معنی پلت هال - جستجوی لغت در جدول جو

فرهنگ گویش مازندرانی

(پَ لَ کَ)

نام دیهی در تنکابن. و بدانجا درختان مرکبات بسیار است. (سفرنامۀ مازندران و استراباد رابینو ص 24 و 106)

موضعی است، و حفصی گوید در رأس العارض است. (معجم البلدان)

از توابع دهستان سه هزار تنکابن

نهال جوان افرا

پهلو نشین، کسی که در کنار دیگری می نشیند، به پهلو خوابیدن، نشیمن گاه، ردپا، نشان و علامتی که در

دور مرتع، پیرامون علف چر

محلی که گیاه آقطی در آن تبدیل به کود می شده است

درخت افرا، از مراتع نشتای حوزه ی شهر عباس آباد

بالا و پشت نهر، نهر پشت زمین

آت و آشغال، کهنه

روستایی از گلیجان قشلاقی تنکابن

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما